اثر افزایش ارز در سود بازار آهن

به علت فقر تحلیل‌های اقتصادی در بازار فولاد عده‌ای از بازاریان پرسابقه نمی‌دانند در این شرایط ملتهب ارزی چه ساسیتی بهینه است و استراتژی مناسب در زمان جهش ارزی چیست. که در این مقاله سعی کرده‌ایم با بررسی سناریوهای مختلف به این سوال پاسخ دهیم.

بازار آهن‌آلات کشور تحت تأثیر متغیرهای اقتصاد کلان بسیاری قرار دارد و به همین دلیل شاخصه‌های اقتصادی-سیاسی بسیاری می‌تواند آن را ملتهب کند. قیمت مقاطع فولادی مختلف از جمله میلگرد، شمش، ورق سیاه، تیرآهن و... هم‌زمان با نوسانات بازار و تغییر قیمت دلار و طلا نوسان می‌کنند و بالا و پایین می‌روند. وقتی قیمت دلار جهش می‌کند قیمت تمام مقاطع فولادی نیز همزمان با آن افزایش می‌یابد و وقتی نرخ ارز پایین می‌آید قیمت مقاطع فولادی نیز کاهشی می‌شوند. البته هنگام نوسان قیمت دلار همه‌ی انواع مقاطع فولادی به یک اندازه نوسانات قیمت را تجربه نمی‌کنند و مثلا ممکن است میلگرد و ورق نسبت به شمش نوسانات قیمتی بیشتری از خود بروز بدهند. علاوه بر این مقاطع فولادی نسبت به جهش ارزی واکنش بیشتری نشان می‌دهند تا کاهش یک دفعه‌ای نرخ ارز و بنابراین اگر مثلا قیمت دلار از 24 هزار تومان به 30 هزار تومان برسد قیمت میلگرد نیز به شدت افزایش می‌یابد در مقابل اما اگر نرخ ارز از 30 هزار تومان به 24 هزار تومان برسد قیمت میلگرد اگر چه کاهش می‌یابد اما نه به اندازه‌ی افت قیمت دلار. اقتصاددانان به این واکنش قیمتی‌ کالاها که تمایلی به تغییر از خود نشان نمی‌دهند چسبندگی می‌گویند. بنابراین می‌توان گفت تغییر قیمت مقاطع فولادی به سمت پایین چسبنده است و راحت اتفاق نمی‌افتد اما قیمت آهن‌آلات به سمت بالا از چسبندگی کمی برخوردارند و در نتیجه نوسانات قیمتی محصولات فولادی در اقتصاد ایران بیشتر افزایشی است تا کاهشی.

به علت فقر تحلیل‌های اقتصادی در بازار فولاد عده‌ای از بازاریان پرسابقه نمی‌دانند در این شرایط ملتهب ارزی چه ساسیتی بهینه است و استراتژی مناسب در زمان جهش ارزی چیست. که در این مقاله سعی کرده‌ایم با بررسی سناریوهای مختلف به این سوال پاسخ دهیم.

نیاز به تحلیل‌های اقتصادی در بازار فولاد

آنچه گفتیم پتانسیل سودآوری زیادی در صنعت فولاد به وجود می‌آورد و خرید و فروش فولاد را سودآور می‌کند و به همین علت عده‌ی زیادی به سمت معاملات آهن گرایش پیدا می‌کنند. واردشوندگان تازه‌وارد به معاملات فولادی به دلیل کمی تجربه به سختی می‌توانند خود را بالا کشیده و با رقبای باسابقه‌ی خود رقابت کنند و در نتیجه تعداد زیادی از آن‌ها از بازار حذف می‌شوند. بنابراین به نظر می‌رسد رقابت اصلی بر سر فروش محصولات فولادی در کشور میان همان رقبای پیشین و فعالان باسابقه است. اما چه فاکتوری باعث می‌شود که این رقبای دیرین از یکدیگر پیشی بگیرند؟ یکی از عواملی که فعالان این عرصه به عنوان یک مزیت رقابتی کمتر به آن توجه کرده‌اند تحلیل بازار فولاد است که در نقشه‌ی راه پیش‌روی صنعت‌گران فعال در حوزه‌ی فولاد بسیار موثر است. آرتا فولاد آریا راد وجود چنین تحلیل‌های کارشناسی شده‌ای را برای رشد و توسعه‌ی صنعت فولاد کشور ضروری می‌بیند و همواره به پژوهش، تحلیل و انتشار نتایج آن در این حوزه اهتمام ورزیده است.

عرضه‌کننده نسبت به صادرات یا فروش داخلی بی‌تفاوت است یعنی ارزش داخلی میلگرد به اندازه ارزش خارجی آن است و برای فروشنده فرقی ندارد که میلگرد را در داخل بفروش رساند یا آن را صادر کند در هر دو حالت یک مقدار مساوی پول به تومان دریافت می‌کند پس در این سناریو قیمت میلگرد در بازار جهانی کیلویی 0.75 دلار خواهد بود.

0.751دلار
1500020000تومان
قیمت فروش کیلویی (تومان)حجم خرید(تن)نوع محصولنرخ ارز
15000امیلگرد20000 تومان
1000*15000=15000000 تومانفروش در داخل

1000*0.75=750 دلار

750*20000=15000000 تومان

صادرات

بنابراین در سناریوی اول فروشنده یک تن میلگرد را در داخل بفروشد و یا آن را صادر کند در نهایت به یک اندازه فروخته (یعنی 15 میلیون تومان) و در نتیجه به یک اندازه نیز سود می‌کند.

سناریوی دوم (احتمال ضعیف):

یک شبه قیمت دلار افزایش می‌یابد و به 30 هزار تومان می‌رسد. در این حالت فرض می‌کنیم قیمت میلگرد تغییری نکند که البته در دنیای واقعی احتمالش بسیار کم است. در این حالت پول ملی به دلیل تورم ضعیف شده است پس ارزش و یا قیمت جهانی دلار تغییری نمی‌کند و همان 0.75 دلار است.

0.51دلار
1500030000تومان

 

این تناسب به ما نشان می‌دهد با توجه به افزایش قیمت دلار اگر قیمت جهانی میلگرد 0.5 دلار بود برایمان فرقی نداشت که میلگردها را در داخل بفروشیم یا صادر کنیم. پس الان که قیمت جهانی 0.75 دلار است پس قطعا صادرات به صرفه‌تر است که در محاسبات زیر این نتیجه‌گیری را با عدد و رقم نشان می‌دهیم.

قیمت فروش کیلویی (تومان)حجم خرید(تن)نوع محصولنرخ ارز
15000امیلگرد30000 تومان
1000*15000=15000000 تومانفروش در داخل

1000*0.75=750 دلار

750*30000=22500000 تومان

صادرات

پس در سناریوی دوم اگر عرضه‌کننده یک تن میلگرد را صادر کند به اندازه‌ی 7.5 میلیون تومان بیشتر فروخته و در نتیجه سود بیشتری کسب نموده است. چرا که یک تن فولاد را در بازار داخلی 15 میلیون تومان و در بازار خارجی 22.5 میلیون تومان می‌فروشد.

سناریوی سوم (محتمل‌تر)

این سناریو محتمل‌تر از سناریوی دوم است و در بازار فولاد کشور زیاد با آن مواجه می‌شویم. در این حالت بر اثر افزایش قیمت دلار و رسیدن نرخ ارز به 30 هزار تومان به بازار فولاد داخل نیز شک وارد می‌شود، انتظارات تورمی و در نتیجه قیمت میلگرد افزایش پیدا می‌کند اما رشد قیمت میلگرد به اندازه رشد قیمت ارز (50 درصد) نیست و کمتر از آن است (20 درصد) و بنابراین قیمت میلگرد یک شبه از 15 هزار تومان به 18 هزار تومان می‌رسد. در این حالت اگر چه تفاوت سود حاصل از فروش در بازار داخل با صادرات به اندازه‌ی سناریوی دوم نیست اما باز هم صرفه با صادرات است. باید دقت داشت قیمت میلگرد در بازار جهانی همچنان همان 0.75 دلار است زیرا پول ملی ما کم‌ارزش شده و ارزش میلگرد و در نتیجه قیمت آن در بازار جهانی بالاتر نرفته است. این نتیجه‌گیری را با عدد و رقم نیز می‌توان استخراج کرد:

0.61دلار
1800030000تومان

بنابراین اگر قیمت جهانی میلگرد 0.6 دلار به ازای هر کیلو بود عرضه‌کننده میان دو گزینه فروش در داخل و یا صادرات آن بی‌تفاوت بود پس واضح است حال که قیمت جهانی فولاد 0.75 دلار است سود بیشتری از صادرات کسب می‌کند.

قیمت فروش کیلویی (تومان)حجم خرید(تن)نوع محصولنرخ ارز
18000امیلگرد30000 تومان

 

1000*18000=18000000 تومانفروش در داخل

1000*0.75=750 دلار

750*30000=22500000 تومان

صادرات

 

این محاسبات نشان می‌دهد فروشنده می‌تواند یک تن میلگرد را در بازار داخل به قیمت 18 میلیون تومان بفروشد و یا آن را صادر کند و عایدی 22.5 میلیون تومانی برای خود کسب نماید. پس چنانچه بار یک تنی میلگردش را صادر کند 4.5 میلیون تومان بیشتر فروخته و سود بیشتری کسب می‌کند اما در مقایسه با سناریوی دوم که این تفاوت به 7.5 میلیون تومان رسیده بود بازار داخل و خارج از کشور به هم نزدیک‌تر شده‌اند. بنابراین عرضه‌کنندگان در زمان‌هایی که قیمت دلار اوج می‌گیرد بیشتر به صادرات گرایش پیدا می‌کنند تا از این امتیاز موقتی بهره ببرند.

در بلندمدت چه رخ می‌دهد؟

تا به اینجا هر چه گفتیم در مورد کوتاه‌مدت بود اما در درازمدت ارزش میلگرد در بازار داخلی و خارجی یکی خواهد شد. این بدین معناست که در درازمدت عرضه‌گنندگان بین فروش میلگرد در داخل کشور و یا صادرات آن بی‌تفاوت خواهند شد. اما چرا در بلندمدت چنین اتفاقی می‌افتد؟ دلیل آن را باید در مکانیزم خودتعادل‌سازی بازار آزاد جست‌وجو کرد. وقتی سناریوی 2 و 3 اتفاق می‌افتد عرضه‌کننده‌گان هوشیار و پیش‌رو ترجیح می‌دهند میلگردهای صادراتی خود را افزایش دهند و از عرضه میلگرد در داخل کشور کم کنند. توزیع‌کنندگان دیگر نیز به دنبال آن‌ها گام برمی‌دارند بنابراین عرضه میلگرد در بازار داخل کم می‌شود و در نتیجه قیمت میلگرد در داخل کشور افزایش پیدا می‌کند و حالا دیگر انگیزه‌ای برای صادرات بیشتر وجود ندارد. در این تلاطم و هیاهو تا رسیدن به نقطه تعادلی و پایدار توزیع‌کنندگانی که به محض بالا رفتن قیمت ارز صادرات خود را افزایش داده‌اند بیشترین برد را کرده‌اند. با توجه به آنچه شرح دادیم می‌توان چنین نتیجه گرفت که در بلندمدت قیمت میلگرد در بازار داخلی درست به همان اندازه نرخ ارز یعنی 50 درصد رشد خواهد کرد. آنچه درباره بلندمدت توضیح داده شد را می‌توان از طریق جداول زیر بهتر درک کرد.

0.751دلار
2250030000تومان

 

قیمت فروش کیلویی (تومان)حجم خرید(تن)نوع محصولنرخ ارز
22500امیلگرد30000 تومان

 

1000*22500=22500000 تومانفروش در داخل

1000*0.75=750 دلار

750*30000=22500000 تومان

صادرات

 

بنابراین این توزیع‌کننده در بلندمدت اگر یک تن میلگرد را صادر کرده و یا در بازار داخل بفروش رساند فرقی برایش نمی‌کند و در هر دو حالت 22.5 میلیون تومان بدست می‌آورد. در واقع شک ارزی به شک در بازار آهن‌آلات منتقل شد و تعادل اولیه را در کوتاه‌مدت بر هم زد و تلاطم به وجود آورد اما رفته رفته فضای بازار فولاد آرام‌تر شد و در بلندمدت تعادلی جدید با قیمت‌هایی بالاتر شکل گرفت. در جدول زیر تعادل اولیه با تعادل ثانویه مقایسه شده است.

تعادل ثانویهتعادل اولیهبازار میلگرد داخلی
2250015000

قیمت به ازای هر کیلوگرم میلگرد

(تومان)

22.515

حجم معامله یک تن میلگرد

(میلیون تومان)


نویسنده

زهرا چوپانی

مدیر مارکتینگ و سوشال مدیا و تبلیغات